آقا سیدمرتضی اینبار میخواهم برای شما بنویسم. برای شما که با روایتها تبیین میکردید؛ وقتی که تبیین کردن مد نبود. برای شما که در میان هزاران شهید، نزدیکترین دوست من هستید.
شما را نمیشود در چند جمله تعریف کرد. نسل امروز شاید وقتی نام «آوینی» را میشنود، تنها «روایت فتح» را به یاد بیاورد؛ اما قدیمیترها خوب میدانند؛ که از سیستان و بلوچستان و بشاگرد گرفته تا بوسنی و هرزگوین، برای ثبت روایتهای بیبدیل خود حضور داشتید.
اصلا مگر میشود؛ که شمارا شناخت و عاشق مکتب شما نشد؟ مگر میشود «فتح خون» را بخوانی و احساس نکنی که اکنون در صحرای کربلا ایستادهای! و بعد از آن در انتظار عاشورای زمان خودت نباشی؟