از وقتی خودم را پیدا کردم دوست داشتم انسان تاثیرگذاری باشم ، معمولا آدمها در سنین مختلفی خودشان را پیدا می کنند ، بعضی ها در دوران کودکی ، بعضی ها در دروان نوجوانی و جوانی ، بعضی ها در سنین پیری و بعضی ها هم می میرند و هیچوقت خودشان را پیدا نمی کنند.
این داستان پیدا کردن خود حدیث مفصلی است که در این مجمل نمی گنجد ، اما من از سنین نوجوانی خودم را پیدا کردم ، تقریبا از همین دوران بود که وارد اجتماع شدم و توانستم عقایدم را با دیگران در میان بگذارم و عبارتی دیگران مرا به حساب می آوردند و دقیقا در همین زمان بود که دوست داشتم تاثیرگذار باشم.
در همین سنین بود که وقتی معلم دوران دبیرستانم را در کارگاه های آموزشی در حال سیگار کشیدن دیدم ، آرزو کردم معلمی متعهد و تاثیرگذار باشم ،در همین سنین بود که وقتی هنرمندان را دلباخته غرب دیدم و بسیاری از آثار هنری کشورم را از دین و اعتقاد تهی یافتم ، تصمیم گرفتم هنرمندی لایق برای کشورم باشم و دقیقا در همین زمان بود که وقتی کارمندی را در حال رشوه گرفتن دیدم تصمیم گرفتم کارمندی متعهد و پایبند به اصول اخلاقی باشم.
اما این دیدن ها و تصمیم گرفتن ها برای چون منی که رشته برق الکتروتکنیک را به مقصد علوم سیاسی رها کرده بود ، تمامی نداشت ، اما اکنون می فهمم ، من نمی توانم جای همه باشم ، مگر یک نفر چه اندازه توانایی دارد و یا می تواند به جای چند نفر باشد؟
این روند علاقه به تاثیر گذار بودن همچنان ادامه داشت تا اینکه با حرفه خبرنگاری آشنا شدم ، اینجا هم تصمیم گرفتم تاثرگذار باشم ، رشوه نگیرم ، رشوه کلامی ندهم ، برای غیر خدا قلم نزنم و ناعادلانه قضاوت نکنم و کم کم به این نتیجه رسیدم که آدمی در هر شغل و سمتی که حضور دارد باید تاثیرگذار باشد.
حالا می فهمم که آدمی در هرجایی که باشد می تواند از همانجا در مقابل فساد بایستد، چرا که خبرنگاران سربازان عرصه اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی هستند که جامعه را با حقایق و واقعیت های موجود آشنا می کنند.
و حالا می فهمم که اگر خبرنگار تاثیرگذاری باشی ، هزار و یک برچسب عجیب و غریب به پیشانی ات می چسبانند و در مقابل حق گویی ها و حق طلبی هایت می ایستند.
خبرنگار می تواند "همه" باشد ، خبرنگار می تواند از جنس مردم باشد ،خبرنگار می تواند فرستاده خدا باشد برای انعکاس مشکلات مردم و در نهایت خبرنگار می تواند در پیشرفت جامعه ، تاثیرگذار و قلبی تپنده در مسیر پیشرفت کشور باشد.