سانسور رویکردی است که هرکسی به هر شکلی سعی می کند از آن در راستای منافع خودش بهره برداری نماید.
سانسور همیشه در زمان احساس خطر و یا برای یک نفع شخصی و یا جمعی اتفاق می افتد که گاهی می تواند سرنوشت یک ملت را دچار تغییراتی عظیم سازد.
اما این واژه زمانی ترسناک می شود که خودت را سانسور کنی، خود سانسوری یکی از ترسناکترین و خطرناکترین اتفاقات در زندگی جمعی است، چرا که اولا نمی دانی طرف مقابل چرا خودش را سانسور کرده است و در ثانی نمی دانی که چه بخشی از شخصیت و هویت خودش را از دیدگان تو پنهان ساخته است.
اینکه نمیدانی چرا شخصیت کسی که سالها به عنوان دوست، همراه، همکار، همسر، برادر، خواهر، پدر و مادر و ... در کنارت بوده،، سانسور شده است، یکجور عذاب آور است و اینکه نمیدانی دقیقا کدام بعد از ابعاد شخصیتی طرف مقابل سانسور شده است بیشتر عذابت می دهد.
این روزها آدمی عشق، صداقت، محبت، اعتماد، رفاقت و ... را سانسور می کند، آدمی برای منافع خودش حتی عقاید خودش را سانسور می کند.
خودمان را سانسور نکنیم تا مورد پسند دیگران واقع شویم، دیری نمی پاید که می فهمیم از خود یک شخصیت مجهول هویه ساخته ایم که نه خودمان می شناسیمش و نه دیگرانی که سالها با ما زندگی کرده اند.