موضوع ورود بانوان به ورزشگاه اتفاقی نیست که بتوان آن را یک شبه حل کرد و تصمیم گیری برای آن نیازمند الزامات قانونی و فرهنگی ویژه و برنامه ریزی بلند مدت است.
موضوع ورود بانوان به ورزشگاه ها یکی از پر مخاطب ترین بحث های اجتماعی است که هموراه در ایام پیش و پس از انتخابات و همچنین در زمان برگزاری رویدادهای ورزشی بزرگ نقل مجالس عوام و نخبگان است، موضوعی که اگرچه در بسیاری از کشور های دنیا حل شده است و حتی کشورهای مسلمان نیز با آن کنار آمده اند، اما تصمیم گیرندگان ذی ربط در ایران هنوز به نتیجه ای مشخص برای این امر نرسیده اند.
طبیعی است که در این بین عده ای برای دستیابی به مقاصد سیاسی خود زنان جامعه ایرانی را دستاویز اهداف برنامه ریزی شده خود قرار می دهند تا با سرگرم شدن مردم با یک موضوع خاص به برنامه های پشت پرده ی خود برسند.
اما ورود بانوان به ورزشگاه پیش از اینکه یک حرکت ورزشی باشد یک اقدام فرهنگی است و قطعا اقدامات فرهنگی را نباید یک شبه و بدون برنامه ریزی های هدفمند انجام داد، چرا که هم اکنون اتفاقاتی در ورزشگاه ها روی می دهد که خلاف شرع مقدس اسلامی است.
ورود بانوان به ورزشگاه راهکارهای خاص خودش را دارد که اگر علمای علوم انسانی در دانشگاه و عالمان حوزه علمیه در چند جلسه باهم در این خصوص پشت یک میز بنشینند قطعا یک بار برای همیشه این موضوع ساده را حل خواهند کرد.
البته ذکر چند نکته در خصوص چرایی عدم ورود بانوان به ورزشگاه طبیعی و منطقی است، برای نمونه بارها مشاهده کرده اید که بازیکنان فوتبال پس از به ثمر رساندن گل لباس خود را کنده اند و حرکات منشوری انجام می دهند که دیدن آنها شایسته آقایان نیست چه برسد بانوان مسلمانی که عفت و نجابت آنها شهره خاص و عام است.
از سویی دیگر بارها و بارها مشاهده شده است که پدر و مادر هایی که فرزندام خود را به ورزشگاه ها می برند گوش های آنها را می گیرند تا فحش ها و ناسزاهایی که در ورزشگاه داده می شود را نشنوند، حال چگونه باید در چنین فضای مسمومی بانوان یک جامعه را راه داد، آیا غیر از این است که حرمت و کرامت بانوان کشورمان با چنین صحنه های شکسته می شود؟
قطعا ورود بانوان به ورزشگاه ها امکان پذیر است اما به شرطی که شرایط قانونی و فرهنگی آن نیز فراهم شود، نباید انتظار داشت موضوعی که سالها با ممنوعیت مواجه بوده است یک شبه برطرف شود و پس از برطرف شدن این ممنوعیت هیچ اتفاق ناگواری روی ندهد.
در بسیاری از کشورهای دنیا که خیلی بهتر از ما فوتبال بازی می کنند، اگر یکی از تماشاگران فوتبال عملی خلاف قانون آن کشور را در ورزشگاه انجام دهد به سرعت از سوی گارد حفاظی ورزشگاه شناسایی می شود و با ممنوعیت طولانی مدت برای ورود به ورزشگاه مواجه می شود، بدون شک این تماشاگر اگر یکبار دیگر وارد ورزشگاه شود به هیچ وجه آن تخلف گذشته را تکرار نخواهد کرد چرا که به اندازه کافی تنبیه شده است.
حال چگونه مدعی ورود بانوان به ورزشگاه هستیم در صورتی که شرایط قانونی و فرهنگی ویژه آن را فراهم نکرده ایم و هیچ راهی برای تنبیه آن تماشگران هنجار شکن و زیر پا گذارنده فرهنگ اسلامی وجود ندارد؟ و یا چگونه میخواهیم دست به چنین اقدامی بزرگ بزنیم در صورتی که هنوز بسیاری از قوانین ورزش ما ضمانت اجرا ندارند و به راحتی از آنها عبور می شود؟
پر واضح است که در شرایط فعلی زنان جامعه ایرانی را با یک موضوع کوچک و قابل حل سرگرم کرده اند تا به مقادصد سیاسی پشت پرده خود برسند و این در حالی است که سرانه ورزش بانوان در کشور ما بسیار پایین است و بانوان برای انجام فعالیتهای ورزشی با کمبود مکان های ورزشی ویژه بانوان مواجه هستند، چگونه است که رسانه های حامی ورود بانوان به ورزشگاه موضوعی با این اهمیت را نادیده گرفته اند و با یک برنامه بلند مدت رسانه ای برای رسیدن به هدفی از پیش تعیین شده تلاش می کنند؟
سخن پایانی: ورود و یا عدم ورود بانوان به ورزشگاه موضوعی است که نخبگان صاحب تحلیل کشور باید آن را حل کنند، این روزها که این مساله سوژه رسانه های مختلف است بهترین زمان ممکن است تا نخبگان کشور به جای سکوت های بی حاصل برای یک تصمیم گیری درست و بزرگ اندیشه کنند.