در کشور های کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه افراد زیادی هستند که بدون توجه به جایگاه، تخصص و سواد خود در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی روز اظهار فضل می کنند و این موضوع یک آسیب بزرگ در روند تکامل و پیشرفت جامعه است.
صدا سیما که این روزها از جانب جناح چپ و راست کشور نقد می شود یکی از شاخص ترین نمونه ها در این زمینه است. این روزها مجری ها و کارشناسان برنامه های تلویزیونی در رابطه با موضوعاتی نظر های کارشناسی می دهند که هیچگونه ارتباطی با نوع برنامه و تخصص آنها ندارد.
امیر سرکرده مجری و کارشناس هواشناسی را همگان به یاد دارند که چندی قبل در اخبار شبکه یک سیما بینندگان را متعجب کرد و گفت: «چند گزارش قبل در مورد نقض برجام بود و این نکته به ذهن من آمد که ما هواشناسان و بسیاری از مردم ضربالمثلی داریم که میگوییم به دو چیز نمیتوان اعتماد کرد که یکی هوا است و دیگری با توجه به گزارشهای امروز شما شاید آمریکا باشد که اصلاً نمیتوان به آن اطمینان کرد. حال بگذریم»
فارغ از درست یا غلط بودن حرفهای این کارشناس هواشناسی و یا از آب گل آلود ماهی گرفتن جناح های مختلف سیاسی، باید گفت که چنین رویدادی یک زنگ خطر در کشور است.
اگر بنا باشد یک کارشناس هواشناسی در برنامه هواشناسی اظهارات سیاسی انجام دهد و یا از کنایه های سیاسی استفاده نماید، پس کارشناسان سیاسی و اجتماعی هم در برنامه های تلویزیونی باید در رابطه با هواشناسی نظرات کارشناسی ارائه دهند.
البته امیر سرکرده تنها قربانی یک جمله شد و پیش و یا پس از آن کارشناسی معروف خود دیگر کسی از او هیچ نوع اظهار نظر سیاسی نشنیده است.
اما برنامه نود به تهیه کنندگی و اجرای عادل فردوسی پور در روزهای داغ خبری فرایندی کاملا سیاسی را دنبال می کند و به جای کارشناسی و تحلیل فوتبال به اظهارات سیاسی می پردازد، اظهاراتی که فارغ از صحیح و یا غلط بودنشان یک بدعت در برنامه های پر مخاطب و زنده تلویزیونی است.
عادل فردوسی پور در گفت و گوهایی به ظاهر ورزشی و غیر سیاسی با افرادی سیاسی مانند جواد ظریف و سید حسن خمینی آنهم در یک برنامه فوتبالی کاملا رویکرد سیاسی خود را به اثبات رسانیده است.
این مجری توانمند و با سابقه صدا و سیما بارها و بارها به دلیل اظهارات سیاسی در یک برنامه ورزشی و فوتبالی مورد بازخواست قرار گرفته است اما پر واضح است که اینگونه بدعت ها با چند تذکر به ظاهر جدی حل نخواهد شد.
نکته جالب اینجاست که فردوسی پور در رابطه با حادثه قطار تبریز_مشهد به یک پیام تسلیت قناعت می کند و یا علیرغم ضربه خوردن تیم استقلال از تحریم بانکی کمترین اشاره ای به این مسئله فوتبالی در برنامه نمی کند اما ۴۵ دقیقه از وقت یک برنامه ورزشی را به حادثه پلاسکو اختصاص می دهد که اساسا این حادثه هیچگونه ارتباطی با برنامه نود ندارد.
این روزها حال برنامه های زنده صدا و سیما خوب نیست، مجری برنامه های ورزشی با اظهارات سیاسی خط فکری جناح محبوب خود را دنبال می کند و کارشناس هواشناسی به جای پیش بینی وضع هوا از حال و هوای سیاست برای مردم می گوید.
شاید بسیاری از منتقدان اظهارات عادل فردوسی پور و یا امیر سرکرده با تذکر کتبی، توبیخ و یا ممنوع التصویری آنها خوشحال شوند، اما این موضوع بسیار پیچیده است و همچون غده ای سرطانی و در حال رشد بر پیکر صدا و سیما نفوذ کرده است، غده ای که اگر از هم اکنون برای درمان آن چاره ای اندیشیده نشود قطعا مشکلات بسیاری را برای رسانه ملی به وجود خواهد آورد.
امیر سرکرده و عادل فردوسی پور هرکدام یک نماد هستند، نمادی از افرادی که این روزها در جامعه ما بدون توجه به تخصص و جایگاه خود اظهار فضل می کنند و رویکرد نا درست صدا و سیما نیز در تربیت چنین افرادی بی تاثیر نبوده است.
شاید بسیاری از مشکلات ساختاری جامعه هم ناشی از همین رویکرد صدا و سیما باشد چرا که قطعا با وجود همه انتقادات به صدا و سیما این سازمان نقشی سازنده در تربیت مردم دارد.